جانگ سائه بوک (یونا) دختری است که قرنیه چشم دکتری را بعد از تصادف به او پیوند می زنند. او بعد از عمل سعی می کند معنای جدیدی را در زندگی پیدا کند . او به دنبال خانواده آن دکتر می گردد و.....

ونگ جیو (هیون بین) و جو جون یونگ (سونگ هه کیو) دوستانی هستند که قبلا یکبار رابطه خودشان را بهم زده اند ولی بدلیل علاقه قلبی که بهم دارند همچنان روزهای خود را در محل کار وفیلمبرداری با هم می گذرانند. جو جون یونگ که بعد از جدایی از جونگ جیو با پسر دیگری دوست شده بود سرانجام از او نیز جدا می شود و در این شرایط باز هم بعد از مدتی دوستی جیو و جون یونگ شروع میشود. در خلال این ماجراها این دو هر کدام در گروهی مشغول ساخت سریالی میباشند و در هر قسمت با ماجراهای مختلف و متنوعی روبرو میشوند و…..

شین دو یونگ دختری که از سنین کودکی در پرورشگاه بزرگ شده توسط یک زوجی که ده سال میباشد که بچه دار نمیشوند به فرزندی قبول میشود اما این زوج چند ماه بعد از به فرزندی پذیرفتن شین دو یونگ صاحب دختری میشوند. مادر خانواده علاقه اش را به دختر کوچکش زیاد و زیاد تر میکند و توجهی به شین دو یونگ ندارد این رفتارهای سرد و حوادث مختلفی که پیش میاید باعث میشود که شین دویونگ که بخاطر خواهر ناتنی کوچکش همواره توسط مادر مورد بی مهری قرار میگرفته روزی که مادر وپدرش برای سمیناری به ژاپن رفته بودند دست خواهر کوچکش را میگیرد و اورا در ایستگاه قطار رها میکند تا او گم شود. شین دو یونگ دقایقی بعد از اینکار پشیمان میشود و برمیگردد تا اورا نجات دهد ولی جی یونگ پنج ساله اشک ریزان سوار بر قطار از آنجا دور میشود. خواهران عاشق سریالی فوق العاده زیبا و عاشقانه بیست سال از این ماجرا میگذرد و مادر جی یونگ همواره شین دو یونگ را مورد سرزنش قرار میدهد و با او به تندی رفتار میکند...

یون یانگ دختری است با قلبی طلایی که متاسفانه یک روز نامزدش (جیون وو) بدون هیچ توضیحی او را ترک می کند. بلافاصله بعد از این جریان، با اتومبیلی تصادف می کند و نوزادی را که از او حامله بود را از دست می دهد. پس از گذراندن دوره نقاهت، دوباره به کار پرستاری خود باز می گردد و در آنجا با هیونگ وو یکی از بیمارانش که مبتلا به بیماری خود درماندگی است و از طرفی پسرِ خانم رئیس شین می باشد، آشنا می شود. عاشق هیونگ وو می شود و با او ازدواج می کند. پس از مدتی مشخص می شود هیونگ وو و جیون- وو برادران ناتنی هم هستند و....

خانم مجردی که دهه 30 زندگیش را سپری می کند به همراه یک متخصص آثار باستانی چشم چران که مدام به دنبال دختران زیبا است، سعی دارند یک گنجینه ملی را پیدا کنند.یک دزد آثار باستانی به راحتی با بوییدن غبار اطراف سرامیک می تواند سرامیک گوریو گلدان سفالی کره ای مشهور را از سرامیک سفید تشخیص بدهد. در تعقیب آنها نیز کارآگاهان میهن پرستی هستند که تمام زندگیشان را وقف دستگیری این دزدان کرده اند. طرف دیگر قضیه هم متخصصینی هستند که با بکارگیری فن آورهای پیشرفته و دانش فزاینده شان به دنبال شناسایی تمامی آثار با......

لی سو جین دختری که یک بازیگر معروف کره ای میباشد برای ساخت یک تیزر تبلیغاتی در ژاپن بسر میبرد ولی نمیتواند از پس انجام آن مخصوصا اشک ریختن بربیاید . اینه که سر یکی از صحنه های فیلم برداری از آنجا فرار میکند و به توکیو میرود . از انجا که در توکیو کسی را نمیشناسد مدتی سرگردان میماند تا اینکه بر حسب تصادف در یک رستوران سوجی با هیون سو آشنا میشود. هیون سو پسری کره ای است که در ژاپن درس میخواند و برای اینکه هزینه تحصیل خود را در بیاورد هم رستوران رو میگذراند و هم شب ها کار میکند . کم کم علایقی بین این دو بوجود میاید و لی سو جین عاشق هیون سو میشود و هیون سو هم کم کم گرمای عشق را احساس میکند آنها مدتی با هم میگذرانند تا اینکه سرانجام دوست هیون سو به او خیانت میکند و به گروه بازیگری محل لی سو جین را نشان میدهد . آنها لی سو جین را بر میگردانند در حالیکه لی سو جین و هیون سو با تمام وجود عاشق هم هستند. گذر سال ها چه ماجرایی بر این عشق رقم میزند؟

“لی وو جو” آقای “کانک تائه مین” را که هنر مزّه کردن طعم شراب را آموخته بود، ملاقات می کند.

”تائه مین” کار تولید شراب را از خانواده اش به ارث برده و چشمان “وو جو” را به دنیای شراب باز می کند.

او با دوست دخترش ،جی سیون، رابطه ی محکمی دارد اما وقتی با وو جیِ با دل و جرات آشنا می شود، این رابطه تزلزل پیدا می کند.

“جو اِی پارک” یک راز عمیق و پنهانی دارد که در بیشتر دوران زندگی اش همانند جن زده هاست.

او ناگهان آتشی به راه می اندازد که باعث مرگ والدین “تائه مین” می شود.

زمانیکه “تائه مین” متوجه می شود که یک دوست باعث مرگ والدینش شده است، چه احساسی خواهد داشت؟

داستان این سریال تاریخی در مورد کانگ چیل وو در عصر تاریخی جوسئون که یک صاحب منصب پایین مرتبه است. چیل وو خیلی باهوش نیست و یکی از هدفهای دیرینه اش یک صاحب منصب متوسط شدن است. اما وقتی شب فرا میرسد او آرزوی صاحب منصب بودن را ندارد بلکه به عنوان یک قاتل حرفه ای در بالاترین سطح یک سازمان تروریستی قرار دارد. او جنایتکاران را تنبیه می کند و عدالت را در هر جا که لازم است برقرار می کند . یوون و چیل وو داستان عشق غم انگیزی دارند. یئون دوو دختر شخصی است که از مقام مالکیت یک فروشگاه پارچه تنزل پیدا کرده است. او بعد از اینکه توسط چیل وو از دست آدم کشی که اذیتش می کرد آزاد شد، عاشق چیل وو شد. و

لی ماری (چویی جی وو) یه هنرپیشه خوشگله که همه آرزوی داشتنشو دارن ولی در این میون چهار تا مرد از طبقه‌های مختلف دنبالشن …اولی یو جی تائه دانشجوی رشته ادبیات که آرزو داره نویسنده بشه ، دومی چوی فیلیپ که یه عکاس مشهوره ، سومی کی تائه یونگ وارث خانواده چائه بول و آخری مردیه که برای شرکت رسانه‌ایه کی تائه یونگ کار میکنه که این چهار نفربرای رسیدن به آرزهاشون صحنه های جالبی خلق میکنن....